چکیده
پایین بودن میزان هیدروژن در فولادهای ریل از اهمیت بالایی برخوردار است. در این مقاله راهکارهای مختلف کاهش هیدروژن فولاد در شرکت فولاد آلیاژی ایران، به عنوان تنها تولید کننده داخلی فولاد ریل مورد بررسی قرار گرفت. نحوه تنظیم عناصر در کوره پاتیلی (LF) و تأثیر افزودن یا عدم افزودن مواد فرو آلیاژ پس از فرایند گاز زدایی در خلأ (VD)، پارامترهای فرایند VD و سرمایش کنترل شده بلوم بر میزان هیدروژن فولاد مورد بررسی قرار گرفت و با بهینه سازی هر یک از فرایندهای مذکور، فولاد ریل با میزان هیدروژن کمتر از ppm 2 تولید گردید. همچنین روند تغییرات میزان هیدروژن فولاد در انتهای VD، تاندیش و پس از سرد شدن بلوم تعیین شد.
مقدمه
سیستمهای حمل و نقل نقش مهمی در توسعه اقتصادی هر کشور بازی میکنند. حمل و نقل ریلی یکی از سیستمهایی است که قادر به جابجایی انسان و کالا در مسافتهای طولانی میباشد. سیستمهای ریلی نوین با سرعت جابجایی km/h 300، جایگزین مناسبی برای حمل و نقل هوایی میباشند. با توجه به موارد مطرح شده، میبایست ملاحظات دقیقی در مورد خواص مواد سازنده ریلهای راه آهن و تأمین امنیت آنها در نظر گرفت. فولادهای مورد استفاده در ساخت ریل میبایست از چند ویژگی مهم برخوردار باشند: مقاومت به سایش بالا، عمر خستگی طولانی، قابلیت جوشکاری مناسب و مقاومت در برابر تردی هیدروژنی. فولادهای ریل بسیار مستعد به تاول یا ترک هیدروژنی هستند[1و2]. هیدروژن محلول در مذاب فولاد در هنگام انجماد در آن محبوس میشود. اتمهای هیدروژن به دلیل اندازه کوچک، میتوانند با سرعت نسبتاً بالایی در مواد فلزی نفوذ نموده و در محلهای مشخصی نظیر حفرههای ریز و مرزهای آخالهای غیر فلزی تجمع نمایند. از این رو هرگاه غلظت هیدروژن در فولاد از یک حد معین فراتر رود، اتمهای هیدروژن با یکدیگر ترکیب شده و با ایجاد مولکولهای هیدروژن با فشار بالا، سبب ایجاد ترک داخلی میگردند [3]. حساسیت به تردی هیدروژنی در فولادهای با استحکام بالا و انعطاف پذیری کم، بالاتر میباشد و از این رو فولادهای ریل به دلیل استحکام نسبتاً بالای آنها، نسبت به این پدیده حساسیت بالایی دارند [4]. از سویی در فولادهای ریل محتوی هیدروژن، با کاهش دمای محیط و به تبع آن کاهش حد حلالیت هیدروژن، حساسیت به تردی هیدروژنی افزایش مییابد [5]. از این رو میبایست مقدار هیدروژن در فولاد ریل کنترل شده و از میزان مشخصی (معمولاً ppm 2/5)، کمتر باشد [6]. ضریب نفوذ هیدروژن در فولادهای ریل در حدود m2/s 13-10 تخمین زده شده که در مقایسه با ضریب نفوذ هیدروژن در آهن خالص (در حدود m2/s 8-10) کمتر میباشد. این موضوع به وجود ریز ساختار پرلیتی در فولادهای ریل نسبت داده شده که نفوذ هیدروژن را دشوار میسازد [7]. وانادیم سبب بهبود مقاومت به تردی هیدروژنی در فولادهای ریل میگردد. کاربیدهای ریز این عنصر، مکانهایی پرانرژی برای حبس اتمهای هیدروژن به شمار میروند [8].
با توجه به مطالب مطرح شده، کنترل و کاهش مقدار هیدروژن در فولاد ریل از اهمیت بالایی برخوردار میباشد. در حال حاضر شرکت فولاد آلیاژی ایران تنها تولید کننده فولاد ریل در ایران به شمار میرود. فولاد ریل تولیدی در این شرکت از گرید R260 و به صورت بلوم با سطح مقطع 230x250 میلیمتر مربع بوده که به منظور نورد به شرکت ذوب آهن اصفهان ارسال میگردد. در این پژوهش، پارامترهای مؤثر بر کاهش هیدروژن در فولاد ریل اعم از نحوه افزودن مواد و تنظیم ترکیب شیمیایی در کوره پاتیلی (LF)، عملیات گاز زدایی در خلأ (VD)، تمهیدات لازم پس از انجام VD و سرمایش کنترل شده بلوم مورد بررسی قرار گرفت. از سویی مقدار هیدروژن موجود در فولاد در انتهای VD، تاندیش ریختهگری و بلوم (پس از سرمایش) اندازهگیری و روند تغییرات میزان هیدروژن فولاد در فرایندهای مختلف تعیین گردید.
مواد و روش تحقیق
ترکیب شیمیایی استاندارد فولاد ریل تولیدی در شرکت فولاد آلیاژی ایران با گرید R260 در جدول 1 ارائه شده است.
جدول 1. ترکیب شیمیایی (درصد وزنی) فولاد ریل با گرید R260 طبق استاندارد DIN EN 13674
C |
Si |
Mn |
P , S |
Cr |
Cu |
V |
Al |
H (ppm) |
O (ppm) |
0/80- 0/62 |
0/58- 0/15 |
1/20- 0/70 |
00/25≥ |
15/0≥ |
0/55≥ |
030/0≥ |
0/004≥ |
2/5 ≥ |
20 ≥ |
به منظور بررسی پارامترهای مؤثر بر کاهش هیدروژن در فولاد ریل، تعداد 45 ذوب مورد آزمایش و مطالعه قرار گرفت. پس از تولید ذوب خام در کوره قوس الکتریکی (EAF)، در حین تخلیه ذوب به پاتیل، به منظور تنظیم اولیه عناصر کربن، سیلیسیم و منگنز، مواد پودر کربن، فرو سیلیسیم و فرو منگنز پرکربن به ذوب افزوده شد. در LF نیز تنظیم ثانویه عناصر مذکور با شارژ سیم کربن، فرو سیلیسیم و فرو منگنز پرکربن انجام شد. ذوب سپس به واحد گاز زدایی در خلاء ارسال و پس از برگشت به LF و تنظیم نهایی دما و ترکیب، جهت ریختهگری بلوم به واحد ریختهگری پیوسته ارسال گردید. در این پژوهش دو نوع آزمایش طراحی گردید: 1. تنظیم ثانویه عناصر C، Si و Mn در LF و سپس ارسال ذوب به VD و در نهایت تنظیم نهایی عناصر با بازگشت مجدد ذوب به LF (شارژ مواد پس از VD) 2. تنظیم نهایی عناصر در LF و سپس ارسال ذوب به VD (بدون شارژ مواد به ذوب پس از VD). در آزمایش اول، میزان تغییر درصد عناصر C، Si و Mn در اثر فرایند VD مورد بررسی قرار گرفت و میزان مناسب عناصر مذکور به منظور تنظیم نهایی در LF (قبل از ارسال به VD) تعیین گردید. در آزمایش دوم پس از VD، هیچ مادهای به ذوب افزوده نشد و میزان هیدروژن ذوب در این آزمون با آزمون اول مقایسه گردید. همچنین روند تغییرات میزان هیدروژن فولاد در مراحل مختلف (پس از VD، در تاندیش و پس از سرد شدن بلوم) تعیین گردید. میزان هیدروژن محلول در مذاب در VD و تاندیش با استفاده از تجهیز هیدریس و میزان هیدروژن محلول در بلوم با استفاده از دستگاه تعیین کننده هیدروژن ساخت شرکت لکو اندازهگیری شد.
نتایج و بحث
در مرحله اول 30 ذوب مورد آزمایش و بررسی قرار گرفت. پس از تنظیم ترکیب در LF، ذوب به VD ارسال و پس از آن مجدداً به LF برگشته و تنظیم نهایی عناصر با افزودن مواد انجام و در نهایت ذوب به واحد ریختهگری ارسال گردید. در تمامی ذوبها میزان هیدروژن ذوب در انتهای VD و در تاندیش اندازهگیری شد و براساس مقدار جذب هیدروژن از VD تا تاندیش، ذوبها به دو دسته تقسیم گردیدند: ذوبهای با جذب هیدروژن کمتر و بیشتر از ppm 3/1. در جدول 2 خلاصهای از نتایج به دست آمده در ذوبهای آزمایش اول ارائه شده است. منظور از جذب هیدوژن، میزان افزایش هیدروژن ذوب از انتهای VD تا تاندیش ریختهگری میباشد.
جدول 2. ارتباط مدت زمان نگهداری و مواد افزوده شده در LF (پس از VD) با میزان جذب هیدروژن (میانگین نتایج 30 ذوب)
میزان جذب هیدروژن (ppm) |
میانگین مدت زمان نگهداری ذوب در LF پس از VD (دقیقه) |
میانگین میزان مواد افزوده شده به ذوب در LF پس از VD (کیلوگرم) |
||
فرو منگنز پرکربن |
فرو سیلیسیم |
سیم کربن |
||
1/3 |
45 |
9 |
19 |
6 |
1/3 ≥ |
73 |
17 |
35 |
10 |
با توجه به جدول 2 مشاهده میشود که با افزایش مدت زمان نگهداری ذوب در LF پس از VD و نیز افزایش میزان مواد افزوده شده به ذوب پس از VD، میزان جذب هیدروژن در ذوب افزایش مییابد. نشان داده شده که منابع اصلی ورود هیدروژن به فولاد مذاب، فرو آلیاژها و مواد سرباره ساز میباشند و با افزایش میزان مواد فرو آلیاژ و سرباره ساز افزوده شده به مذاب، مقدار هیدروژن فولاد نیز افزایش مییابد [9]. بنابراین به منظور کاهش میزان هیدروژن ذوب میبایست تا جایی که امکان دارد ذوب پس از VD به صورت مستقیم به ریختهگری ارسال گردد و در صورت برگشت ذوب از VD به LF، مدت زمان نگهداری و میزان مواد افزوده شده و قوس زده شده در LF حداقل باشد.
در آزمایشهای سری اول، درصد عناصر C، Si و Mn موجود در ذوب قبل و بعد از VD اندازهگیری و میزان تغییرات آنها در اثر فرایند VD تعیین گردید. میانگین نتایج 30 ذوب در جدول 3 ارائه شده است.
جدول 3. میزان تغییر درصد عناصر C، Si و Mn موجود در ذوب در اثر فرایند VD (میانگین نتایج 30 ذوب)
درصد عنصر قبل از VD |
درصد عنصر پس از VD |
میزان تغییر درصد عنصر در اثر VD |
||||||
C |
Si |
Mn |
C |
Si |
Mn |
C |
Si |
Mn |
0/70 |
0/25 |
1/12 |
0/71 |
0/21 |
1/12 |
0/01 + |
0/04 - |
0 |
همانگونه که در جدول 3 مشاهده میشود در اثر فرایند VD، کربن موجود در ذوب 01/ درصد افزایش، سیلیسیم 0/04 درصد کاهش و منگنز بدون تغییر باقی میماند. با توجه به جدول 1 مشاهده میشود که مقدار آنالیز هدف برای عناصر C، Si و Mn به ترتیب برابر با 0/71، 37 /0و 0/95درصد میباشد. بنابراین با توجه به مقدار تغییر درصد عناصر مذکور در حین VD (جدول 3)، در آزمایشهای مرحله دوم، تنظیم نهایی عناصر C، Si و Mn در LF و قبل از VD و به ترتیب برابر با 0/70، 0/41 و 0/95 درصد انجام شد و پس از VD هیچ مادهای به ذوب افزوده نشد. در مرحله دوم 15 ذوب مورد آزمایش و بررسی قرار گرفت. در جدول 4 خلاصهای از نتایج ذوبهای مورد بررسی در آزمایشهای سری اول و دوم ارائه شده است.
جدول 4. میانگین مقادیر هیدروژن در مراحل مختلف و میزان جذب آن در آزمایشهای اول و دوم
نوع آزمایش |
تعداد آزمایش |
میزان هیدروژن (ppm) |
میزان جذب هیدروژن از VD تا تاندیش (ppm) |
||||
انتهای VD |
تاندیش |
پس از سرد شدن بلوم |
کل ذوبهای سکوئنس |
ذوبهای اول و دوم سکوئنس |
ذوبهای سوم به بعد سکوئنس |
||
اول |
30 |
1/43 |
3/20 |
2/28 |
1/77 |
2/01 |
1/46 |
دوم |
15 |
1/63 |
2/89 |
1/52 |
1/26 |
1/65 |
1/00 |
با توجه به جدول 4 مشاهده میشود که میزان جذب هیدروژن از VD تا تاندیش در ذوبهای آزمایش دوم حدود ppm 0/5کمتر از ذوبهای آزمایش اول میباشد. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که هر گونه افزودن مواد به ذوب پس از VD باعث جذب هیدروژن در ذوب میگردد و به منظور کاهش هیدروژن فولاد میبایست ذوب پس از VD به صورت مستقیم به ریختهگری ارسال شده و یا در صورت برگشت ذوب از VD به LF، مدت زمان نگهداری و میزان مواد افزوده شده و قوس زده شده در LF حداقل باشد.
نکته قابل توجه دیگر در 45 ذوب مورد بررسی، بالاتر بودن میزان جذب هیدروژن در ذوبهای اول و دوم هر سکوئنس ریختهگری نسبت به سایر ذوبها میباشد. میانگین میزان جذب هیدروژن در ذوبهای اول و دوم سکوئنس برابر با ppm 91/1 و در مابقی ذوبها، ppm 26/1 اندازهگیری شد که این موضوع حاکی از جذب بیشتر هیدروژن و حساسیت بالاتر این موضوع در ذوب های ابتدای سکوئنس است. بنابراین میبایست قبل از شروع فرایند ریختهگری، تاندیش و نازل آن به طور مناسب پیشگرم شده و هر گونه رطوبت موجود در آن به طور کامل برطرف گردد. دمای تاندیش در هنگام ارسال ذوب باید بین 1100 تا 1200 درجه سانتیگراد باشد. همان طور که در جدول 4 مشاهده میشود میانگین جذب هیدروژن در ذوبهای اول و دوم سکوئنس در هر دو نوع آزمایش ، بالاتر از مابقی ذوبهای سکوئنس میباشد (حدود ppm 0/6). از سوی دیگر میزان جذب هیدروژن در تمامی ذوبهای آزمایش اول در مقایسه با ذوبهای آزمایش دوم بالاتر میباشد.
از دیگر راهکارهای کاهش میزان هیدروژن در فولاد ریل، سرمایش آهسته بلومهای ریختگی میباشد. بلومها پس از ریختهگری و انجماد و برش به ابعاد مورد نظر، در زیر محفظهای با جداره داخلی از پشم شیشه قرار گرفته و به آرامی تا دمای محیط سرد میشوند. با کاهش سرعت سرد شدن بلوم، هیدروژن میتواند در زمان طولانیتری به خارج از محلول جامد نفوذ کند [10]. همانگونه که در جدول 4 مشاهده میشود با سرمایش آهسته بلومها در زیر محفظه، میزان هیدروژن محلول در فولاد از مذاب موجود در تاندیش به بلوم (پس از سرمایش تا دمای محیط) به مقدار قابل ملاحظهای کاهش یافته است.
بیشترین تأثیر فرایند VD در کاهش هیدروژن ذوب میباشد؛ در حالیکه میزان کاهش نیتروژن کمتر از 20 درصد بوده و اکسیژن محلول نیز عملاً به صورت اکسیژن مولکولی حذف نمیشود. در طی فرایند VD اتمهای هیدروژن موجود در مذاب با یکدیگر ترکیب شده و تشکیل مولکول هیدروژن داده و مولکولهای هیدروژن با تشکیل حبابهای هیدروژن از مذاب خارج میگردند. اگر در فرایند VD، فشار موجود در بالای مذاب کمتر از mmHg 1 باشد، میتوان میزان هیدروژن محلول در مذاب را تا زیر ppm 1 کاهش داد [11]. بیان شده در صورتی که در فرایند VD، فشار به مدت زمان حداقل 18 دقیقه در کمتر از mmHg 1 نگه داشته و دبی گاز آرگون حداقل برابر با lit/ton.min 5-3 باشد، میتوان مقدار هیدروژن مذاب را به زیر ppm1/5 کاهش داد [9]. در تحقیق جاری مشاهده شد، تمامی ذوبهایی که حداقل به مدت زمان 25 دقیقه تحت فشار زیر mmHg 1 قرار داشتند، میزان هیدروژن محلول در آنها به کمتر از ppm 5/1 کاهش یافت. همچنین با توجه به جدول 4 مشاهده میشود که میزان هیدروژن مذاب در انتهای فرایند VD در ذوبهای آزمایش دوم مقداری بیش از آزمایش اول میباشد (63/1 در مقابل ppm 43/1). این مطلب با توجه به افزودن مواد فرو آلیاژ در انتهای LF و درست قبل از ارسال به VD در ذوبهای آزمایش دوم منطقی به نظر میرسد. اما همانگونه که قبلاً گفته شد در ذوبهای آزمایش اول میزان جذب هیدروژن از VD تا تاندیش، به دلیل افزودن مواد پس از VD بسیار بالاتر از ذوبهای آزمایش دوم میباشد. بنابراین در مجموع روش دوم به عنوان روش مناسب افزودن مواد به منظور حداقل نمودن هیدروژن ذوب پیشنهاد میگردد.
نتیجه گیری
با اجرای راهکارهای مختلف در شرکت فولاد آلیاژی ایران، بلوم فولاد ریل با میزان هیدروژن کمتر از ppm 2 تولید گردید. در این تحقیق، دو روش مختلف تنظیم عناصر مورد بررسی قرار گرفت. روش اول: افزودن مواد و تنظیم نهایی عناصر پس از VD. روش دوم: تنظیم نهایی عناصر قبل از VD و عدم افزودن مواد پس از آن. از جمله نتایج به دست آمده در این تحقیق عبارتند از:
- میزان جذب هیدروژن (پس از VD تا تاندیش) در روش دوم حدود ppm 0/5 کمتر از روش اول اندازهگیری شد. به عبارتی تنظیم نهایی عناصر C، Si و Mn در LF و سپس ارسال ذوب به VD و عدم افزودن مواد فرو آلیاژ به ذوب پس از فرایند VD سبب کاهش هیدروژن ذوب در مقایسه با روش اول میگردد.
- اجرای فرایند VD با اعمال فشار کمتر از mmHg 1 و به مدت زمان حداقل 25 دقیقه باعث کاهش هیدروژن ذوب تا زیر ppm1/5 گردید.
- میزان جذب هیدروژن در ذوبهای اول و دوم سکوئنس حدود ppm 0/6بیش از سایر ذوبهای سکوئنس اندازهگیری شد. بنابراین عملیات پیشگرم تاندیش میبایست به طور مناسب انجام شود.
- سرمایش آهسته بلومها در زیر محفظه با جداره داخلی از پشم شیشه باعث خروج مناسب هیدروژن و کاهش میزان هیدروژن در بلوم میگردد.
مراجع
1- S. Chandra and M. M. Agarwal, “Railway Engineering”, Oxford University Press, 2007.
2- J. Herian and K. Aniolek,:" The structure and properties of steel with different pearlite morphology and its resistance to abrasive wear ", Archives of Materials Science and Engineering, 31, 2008, 83-86.
3- J. P. Hirth,:" Effects of Hydrogen on the Properties of Iron and Steel", Metallurgical Transactions A, 11, 1980, 861-860.
4- A. P. Moon, R. Balasubrabaniam, B. Panda,:" Hydrogen Embrittlement of Microalloyed Rail Steels", Materials Science and Engineering A, 527, 2010, 3259-3263.
5- M. Nagano, Y. Hayashi, N. Ohtani, M. Isshiki, K. Igaki,:" Hydrogen Diffusivity in High Purity Alpha Iron", Scripta Metallurgica, 16, 1982, 973-976.
6- M. S. Millman,:" Secondary Steelmaking Developments in British Steel", Ironmaking and Steelmaking, 26, 1999, 169-175.
7- A. Moon, R. Balasubrabaniam,: "Determination of Hydrogen Diffusivity in Rail Steels by Sub-Scale Microhardness Profiling Technique", Defect and Diffusion Forum, 293, 2009, 41-45.
8- W. Y. Chu, J. X. Li, C. H. Huang, Y. B. Wang, L. J. Qiao,: "Hydrogen Embrittlement of Rail Steels", Corrosion Engineering Section, 55, 1999, 892-897.
9- S. D. Zinchenko, M. V. Filatov, S. V. Efimov, S. V. Goshkadera, A. V. Dub,: "Technological Aspects of Hydrogen Removal with the Use of a Ladle-Type Vacuum-Degassing Unit", Metallurgist, 48, 2004, 553-556.
10- هرتزبرگ، ر.، ترجمه اکرامی، ع. ا.، «تغییر شکل و مکانیک شکست مواد و آلیاژهای مهندسی»، انتشارات علمی دانشگاه صنعتی شریف، تهران 1385.
11- A. Ghosh, “Principles of Secondary Processing and Casting of Liquid Steel”, South Asia Books, 1990.